۲۴ آذر ۱۳۸۸

حقیقت تلخ




* با این که او ، مرا خیلی اذیت کرد و توی زندگی به هیچ نقطه ی مثبتی نرسیدم ولی نمیدونم چرا نمیتونم فراموشش کنم و ازش متنفر باشم

** وقتی تو نتونی و یا نمی خواهی که بتونی ، خاطرات تلخ گذشته خود تو و مهم تر از اون " عامل و بانی و باعث درد ها و سختی ها و تلخی هاتو )فراموش کنی مفهومش اینست که جا برای اندیشه های نو و تصمیمات تازه در نظر نمی گیری و غیر مستقیم نسبت بآنچه که باید بآن بپردازی ، بی توجهی و بی اعتنائی نشون میدی.

* نمیتونم گذشته رو فراموش کنم - حتی قسمت های بد شو !!!؟

** باین ترتیب ، کمترین نتیجه ای که میشود ازاین حس و حالت (شرایط فکری تو) گرفت اینه که در مورد پرونده تازه ات ، خیال مرور و مطالعه نداری و نمیخواهی خودتو با شرایط و موقعیت ( جدید) آشنا کنی.

* نمیدونم .....! گاهی حس میکنم خیلی " کرخت " هستم !.


نتیجه : هیچ آدم بالغ و عاقلی در برابر چنین " صراحتی " نمیتواند و (نباید) کاسه ی از آش داغ تر باشد...